چرا زمان زود میگذرد و چگونه میتوان آن را کند کرد؟
این تجربه برای همه ما آشناست که با گذشت زمان، احساس میکنیم زمان سریعتر میگذرد. هر وقت درباره رویدادهایی که در گذشته تجربه کردهایم صحبت میکنیم، اغلب میگوییم: «انگار همین دیروز بود!» یک توضیح متداول برای این امر این است که هرچه بیشتر از سن آدم می گذرد، مغز ما اطلاعات کمتری را پردازش می
این تجربه برای همه ما آشناست که با گذشت زمان، احساس میکنیم زمان سریعتر میگذرد. هر وقت درباره رویدادهایی که در گذشته تجربه کردهایم صحبت میکنیم، اغلب میگوییم: «انگار همین دیروز بود!» یک توضیح متداول برای این امر این است که هرچه بیشتر از سن آدم می گذرد، مغز ما اطلاعات کمتری را پردازش می کند و این باعث می شود زمان سریع تر احساس شود. اگرچه هنوز علم نتوانسته است درستی این ادعا یا توضیحات دیگر را ثابت کند، اما نظریه های مختلفی که دانشمندان ارائه کرده اند می تواند بینش هایی را فراهم کند.
زندگی های سازمان یافته
یکی از دلایل این احساس میتواند این باشد که هرچه روزهای بیشتری از زندگیمان میگذرد، کارها به شکل تکراریتر و روزمرهتری درمیآیند و زندگیمان بیشتر بر اساس یک ساختار مشخص پیش میرود. این نظر سیندی لوستیگ، استاد روانشناسی دانشگاه میشیگان است.
او میگوید: «با گذشت زمان و بزرگتر شدن، زندگیمان بیشتر حول روالهای روزمره و ساختار یافته میچرخد تا رویدادهای بزرگ و ویژهای که معمولاً برای تعیین دورانهای مختلف زندگیمان استفاده میکنیم.»
تجربه های جدید کمتر
به گفته لوستیگ، یکی دیگر از دلایل احساس گذر سریع زمان این است که در دوران بزرگسالی تجربیات قابل توجه بیشتری نسبت به دوران کودکی داریم. او توضیح میدهد: «برای یک کودک ۵ ساله، یک سال معادل ۲۰ درصد از زندگیاش است که همراه با کشف دنیای اطرافش میگذرد. اما برای یک فرد ۵۰ ساله، همان یک سال فقط دو درصد از زندگیاش را تشکیل میدهد و احتمالاً تجربیات جدید کمتری خواهد داشت.»
مغز ما به گونهای طراحی شده که روزها و هفتههای مشابه را به طور مشابه پردازش میکند، و این موضوع باعث میشود که احساس کنیم همه چیز بخشی از یک جریان واحد است. از آنجا که مغز انسان زمان را با استفاده از رویدادهای به یاد ماندنی پردازش میکند، با افزایش سن، این امر به چالشی تبدیل میشود زیرا تعداد این رویدادها کمتر میشود. به همین دلیل برای بسیاری از افراد، به خاطر آوردن چیزهایی که تنها یک بار اتفاق افتادهاند، راحتتر از به یاد آوردن کارهایی است که به روال روزمره تبدیل شدهاند.
پیری مغز
نظریه دیگری که به توضیح این پدیده پرداخته، توسط آدریان بژان، پژوهشگر دانشگاه دوک، مطرح شده است. بژان در تحقیقی که در سال ۲۰۱۹ منتشر کرد، فرآیند پیری مغز را به عنوان دلیل تغییر ادراک ما از زمان معرفی کرد.
او بر این باور است که در دوران جوانی، ما قادر به دریافت و پردازش اطلاعات جدید با سرعت بیشتری بودیم، و این امکان را به مغز میداد که در مدت زمانی مشابه، اطلاعات بیشتری را پردازش کند. این موضوع باعث میشد که روزها در آن دوران نسبت به تجربیات بعدی، طولانیتر به نظر برسند.
تصاویر ذهنی
زمان قابل اندازهگیری توسط ساعت با زمانی که ذهن انسان درک میکند، تفاوت دارد. «زمان ذهنی» یک دنباله از تصاویر است که بازتابی از طبیعت بوده و از طریق محرکهای حسی به مغز ارسال میشود. تفاوت بین گذشته و حال ناشی از تغییر در دیدگاه ذهنی است، نه اینکه ساعت واقعاً سریعتر میگذرد.
دیدگاه ذهنی ما با افزایش سن تغییر میکند. ویژگیهای عصبی کلیدی کاهش مییابند و این امر باعث میشود که پردازش و دریافت اطلاعات جدید برای ما کندتر شود. او توضیح داد: «میزان درک تغییرات در تصاویر ذهنی با افزایش سن کاهش مییابد، زیرا چندین ویژگی فیزیکی مانند فرکانس ساکاد، اندازه بدن و تخریب مسیرها با بالا رفتن سن تغییر میکنند.»
پژوهش های تازه تر چه می گویند؟
پژوهشگران در مجارستان 138 نفر را به طور مساوی به سه گروه سنی ۴ تا ۵ سال، ۹ تا ۱۰ سال و بزرگسالان ۱۸ سال به بالا تقسیم کردند. به هر یک از شرکتکنندگان دو فیلم ۱ دقیقهای نشان داده شد. این ویدیوها شباهت زیادی به هم داشتند، اما تفاوت عمدهای بین آنها وجود داشت: یکی از آنها دارای رویدادهای بیشتری بود (مثل افسر پلیس در حال نجات حیوانات و دستگیری دزد)، در حالی که دیگری یکنواختتر بود (زندانیانی که با قایق پارویی میگریختند).
دانشمندان از شرکتکنندگان دو سوال پرسیدند: «کدام یک طولانیتر به نظر میرسید؟» و «آیا میتوانید مدت زمان هر کدام را با دست خود نشان دهید؟»
نتایج این مطالعه نشان داد که پاسخها حاکی از یک «اثر سنی قابل توجه» هستند. در حالی که گروه سنی کودکتر ویدیوی پرحادثه را طولانیتر میدانستند، بیشتر کودکان ۹ تا ۱۰ ساله و اکثریت بزرگترها ویدیوی یکنواخت را طولانیتر تشخیص دادند.
زولتان ناداسدی، استاد روانشناسی مجارستانی و نویسنده اصلی این تحقیق، اظهار داشت: «زمان برای کودکان بیشتر به محتوای اتفاقات بستگی دارد. اما هر چه بزرگتر میشویم، زمان بیشتر به یک پول تبدیل میشود. زمانی که مردم از وقت ما میدزدند، حس میکنیم که دارند از ما پول میدزدند. این واقعاً تأسفآور است.»
اما چرا این پدیده رخ میدهد؟
این مطالعه شواهدی را نشان میدهد که بین سنین ۶ تا ۱۰ سالگی یک «تغییر» در نحوه تخمین زمان در افراد ایجاد میشود. به گفته ناداسدی، این دوره زمانی است که به کودکان یاد داده میشود که زمان را بهصورت «مطلق» ببینند؛ یعنی زمان همیشه در حال حرکت است و مستقل از درک ما جریان دارد.
او توضیح میدهد: «در فرهنگ ما، زمان به عنوان یک جریان یکطرفه و غیرقابل توقف در نظر گرفته میشود.» در طی این تغییر، زمان «کمتر ذهنی و بیشتر مستقل از عمل و رویداد» میشود. ما یاد میگیریم که به ادراک خود تکیه نکنیم و به جای آن به طور مداوم زمان را بررسی کنیم – مثلاً با نگاه کردن به ساعت یا موقعیت خورشید در آسمان.
وقتی مشغول هستیم، حواسمان پرت میشود یا درگیر یک ویدیوی جذاب میشویم، ممکن است فراموش کنیم که زمان را پیگیری کنیم. اما وقتی فیلمی خستهکننده تماشا میکنیم یا منتظر کسی هستیم که دیر کرده است، مدام به ساعت نگاه میکنیم و از خود میپرسیم که کی فیلم تمام میشود یا فردی که منتظرش هستیم چه زمانی میآید – و در این حالت، زمان به نظر کندتر میآید.
برای کودکان، زمانی که چیزها جالب و هیجانانگیز هستند، احساس میکنند که زمان کند میگذرد – چرا که اتفاقات جذابتری در حال وقوع است. اما ما به عنوان بزرگسالان معمولاً تجربهای متفاوت داریم. آدام اندرسون، استاد روانشناسی از دانشگاه کرنل که در این مطالعه مشارکت نداشت، اظهار میدارد: «وقتی مشغول هستیم، زمان سریعتر میگذرد.»
کودکان زمان را چگونه درک می کنند؟
سوالی دیگری که دانشمندان از شرکتکنندگان در این مطالعه پرسیدند، در مورد نشان دادن مدت زمان هر ویدیو با استفاده از بازوها بود که تفاوتهای ذهنی کودکان و بزرگسالان در درک زمان را نشان داد.
در میان کودکان کوچکتر، نیمی از آنها از حالت عمودی و نیمی دیگر از حالت افقی استفاده کردند. اما در بین ۸۵ درصد از کودکان ۹ و ۱۰ ساله و ۹۰ درصد از بزرگسالان، اکثریت از بازوهای افقی برای نشان دادن زمان استفاده کردند که نشاندهنده تصویری ذهنی از زمان بهعنوان یک خط مستقیم است که از چپ به راست حرکت میکند.
آندرسون توضیح داد: «بزرگسالان زمان را بهعنوان طول، مشابه با مسافت، نشان میدهند و تجربهای از «طولانیتر» یا «کوتاهتر» بودن آن دارند. اما کودکان تمایل دارند زمان را بیشتر شبیه به ویژگیهایی مانند روشنایی یا بلندی صدا در نظر بگیرند.»چیزی که ناداسدی را شگفتزده کرد این بود که هیچکس فکر نمیکرد که طول این دو ویدیو برابر باشد: «همه احساس میکردند که یکی از ویدیوها طولانیتر از دیگری است.»
آندرسون ادامه داد: «جالبی این موضوع از آنجا ناشی میشود که تصور میشود عملکردهای شناختی ما با رشد مغز بهبود مییابند. اما این چیزی است که این مطالعه نشان نداد. از دیدگاه تنوع عصبی، بزرگسالان در قضاوت زمان بهتر نیستند؛ آنها فقط زمان را به شیوهای متفاوت قضاوت میکنند، نه به شیوهای بهتر.»
آندرسون همچنین نویسنده اصلی پژوهش دیگری است که نشان داد درک ما از زمان ممکن است با طول ضربان قلب ما ارتباط داشته باشد. افرادی که ضربان قلب طولانیتری داشتند، زمان را طولانیتر احساس کردند و برعکس.
چه کنیم که زمان زود نگذرد؟
خوب! این مطالعات و دانسته ها به چه درد ما می خورد؟ آیا می توانیم از آنها برای کند کردن گذر زمان استفاده کنیم؟ دانشمندان توصیه هایی ارائه می کنند:
به تجربیات لذت بخش فکر کنید
ناداسدی بیان میکند که تفکر در مورد تجربیات شاد و لذتبخش میتواند به شما کمک کند تا این لحظات را در تقویم شخصی خود جای دهید، آنها را به خاطراتی ماندگار تبدیل کنید و احساس یک زندگی طولانی و پر رضایت به شما بدهد.
به تجربیات دیگران گوش بدهید
ناداسدی اظهار داشت: «زندگیهای آنها و شما به موازات هم پیش میروند. شما میتوانید با دقت به دیگران توجه کنید و از طریق به اشتراک گذاشتن دیدگاههایشان، زندگیهای موازی بسازید. این تجربهها باعث میشود زندگی شما غنیتر و پربارتر شود.»
جهان را مانند یک کودک ۴ ساله ببینید
«توجه» نقش اساسی در نحوه درک زمان دارد. زمانی که حواسمان پرت میشود، زمان سریعتر میگذرد، اما وقتی کاملاً در لحظه حاضر هستیم و درگیر میشویم، زمان کندتر میشود. برای تمرکز بر «اینجا و اکنون»، سعی کنید مانند یک کودک ۴ ساله فکر کنید، یا به گفته ناداسدی: «دنیای اطراف خود را طوری تجربه کنید که گویی در پایان روز باید تمام آنچه را که تجربه کردهاید برای کسی توضیح دهید.»
روی تنفس خود تمرکز کنید
ساعت یا کرونومتر را تنظیم کنید، چشمانتان را ببندید و برای یک دقیقه روی تنفس خود تمرکز کنید. به طور ذهنی یک دقیقه را شمارش کنید و سپس چشمانتان را باز کنید تا ببینید تخمین شما چقدر دقیق بوده است. اندرسون توضیح داد: «این کار میتواند به شما درکی از این بدهد که چگونه تجربه بدنیتان با درک شما از زمان ارتباط دارد. این تجربه به شما کمک میکند تا از لحظات واقعی زمان لذت ببرید.»
به قلبت توجه کن
این تمرین برای بسیاری از افراد چالش برانگیز است و برای انجام آن نیاز به یک ساعت هوشمند یا اپلیکیشن دارید که ضربان قلب شما را ثبت کند. یک دقیقه زمان بگیرید و در این مدت روی شمارش تپشهای قلبی که احساس میکنید تمرکز کنید. سپس دقت شمارش خود را با تعداد تپشهایی که ساعت هوشمند یا اپلیکیشن شمارش کرده، مقایسه کنید.
اندرسون گفت: «وقتی این تمرین را شروع میکنید، ممکن است تنها چند تپش قلب را احساس کنید، اما با تمرین بیشتر به مرور زمان بهبود خواهید یافت. تحقیقات ما و دیگران نشان میدهد که تپشهای قلب، درک ما از زمان را شکل میدهند. با توجه کردن به ضربان قلب میتوانیم کنترل بیشتری بر احساس گذر زمان داشته باشیم و سرعت آن را کاهش دهیم.»
تپش قلب خود را آرام کنید
به گفته اندرسون، با استفاده از تنفس عمیق و آرام میتوانید تپش قلب خود را کاهش دهید و به مغز و قلبتان کمک کنید تا تجربهشان از زمان را تغییر دهند. با تمرین تنفس ۴ ثانیهای برای دم و ۶ ثانیهای برای بازدم، سیستم عصبی پاراسمپاتیک را تحریک کرده و به بدن و قلب سیگنال آرامش میدهید. اندرسون گفت: «ما نشان دادهایم که تپشهای قلبی آهستهتر – یعنی فاصله طولانیتر بین ضربانها – باعث میشود که زمان طولانیتر به نظر برسد و سرعت آن کاهش یابد.»
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0