چالش دلبستگی نابرابر: بررسی پدیده فرزند محبوب
بسیاری از والدین با نگرانی به موقعیت فرزند دوم خود نگاه میکنند. پس از تولد فرزند اول، اغلب احساس تعجب میکنند که چگونه ممکن است عشق و مراقبتشان را به یک شخص دیگر همانند فرزند دوم بیشتر کنند. همچنین، از آنجایی که ارتباط آنها با فرزند اول بر پایه یک تجربه یکتا بنا شده است،
بسیاری از والدین با نگرانی به موقعیت فرزند دوم خود نگاه میکنند. پس از تولد فرزند اول، اغلب احساس تعجب میکنند که چگونه ممکن است عشق و مراقبتشان را به یک شخص دیگر همانند فرزند دوم بیشتر کنند. همچنین، از آنجایی که ارتباط آنها با فرزند اول بر پایه یک تجربه یکتا بنا شده است، نگران این مسئله میشوند که آیا تولد فرزند دوم ممکن است این ارتباط را تحت تأثیر قرار دهد یا خیر. آنها تلاش میکنند تا جلوی هرگونه احساس جایگزینی یا کمبود عشق و محبت را بگیرند که فرزند اول ممکن است احساس کند.
فرزند دوم فرزند محبوب است؟
والدین در مواجهه با مرحله نوزادی فرزند دوم خود، باید به این نکته توجه کنند که کمتر چیزی میتواند آنها را برای این تغییر آماده کند. اضافه کردن یک فرزند دیگر به ترکیب، ویژهتر هنگامی که فرزند اول هنوز جوان است، چالشبرانگیز خواهد بود. این تغییرات بزرگ در احساسات و رفتارهای هر دو فرزند و والدینشان ایجاد میکند، و وقتی که خوابهای مختلف والدین کاهش مییابد، این چالشات تشدید میشود.
تجربه داشتن فرزند اول، یک تغییر مهم در دیدگاه والدین به دنیای پدر و مادری به وجود میآورد. آنها باید به مفهوم فداکاری عادت کنند و این فداکاری بر دل و احساساتشان تأثیر میگذارد. اما فرزند دوم ممکن است این تغییرات را به همان اندازه ایجاد نکند، زیرا والدین از قبل در حال انجام این فداکاری هستند و احساس نمیکنند که با فرزند دوم ارتباط برقرار کنند. لذا به او زمان بدهید و برای برقراری ارتباط منحصر به فرد با هر دو فرزندتان تلاش کنید.
باید به یاد داشت که هنوز شخصیت فرزند دوم را به خوبی نمیشناسید و این ارتباط زمانی ظاهر میشود که او شروع به پاسخ دادن به شما میکند و شخصیتش آشکار میشود. وقتی که این ارتباط برقرار شود، همه چیز تغییر خواهد کرد.
به عبارت هالی شیف، روانشناس بالینی، “بچه دوم ممکن است سختتر باشد، به ویژه زمانی که فرزند بزرگتر هنوز کودک است. این میتواند بر تغییراتی که در احساسات رخ میدهد، تأثیر گذار باشد، بهویژه زمانی که والدین خود را از مسئولیتهای فرزندی خسته میبینید”.
فرزندان شما نسخههای متفاوتی از یکدیگر نیستند و راه رسمی برای دوست داشتن یک کودک وجود ندارد. احتمالا متوجه خواهید شد که روابط با فرزندانتان متفاوت است؛ یکی دوست دارد در آغوش گرفته شود و دیگری میخواهد همیشه با او بازی کنید. این طبیعی است و به دیدن هر کدام از فرزندانتان به عنوان افراد مجزا اما به اندازه یکسان بزرگ، کمک میکند.
شیف میگوید: “هر دو فرزند در قلب والدین جای دارند و والدین میتوانند هر دو را با روشهای منحصر به فرد خود دوست بدارند. این تغییرات شما را به والدینی بهتر تبدیل میکند و به شما امکان میدهد فرزندان خود را به عنوان افراد مجزا اما با همبستگی بالا ببینید”.
باید به یاد داشت که فرزندان سزاوار دوست داشتن هستند و نباید احساس کنند که کنار گذاشته شدهاند یا درجه دوم در نظر گرفته میشوند. والدین باید احساساتشان را مدیریت کنند و اگر متوجه شوند که احساساتشان بر توانایی مراقبت و ارتباط با کودکانشان تأثیر میگذارد، باید به این موضوع توجه کنند و از راهکارهای مناسب برای مدیریت آن استفاده کنند.
همچنین، مشاوره با یک درمانگر میتواند به والدین کمک کند تا احساسات خود را درک کنند و با این تغییرات زندگی کنار بیایند. باید خود را به خاطر احساساتتان شرمنده نکنید و از راههای سالمی برای بیان آنها استفاده کنید تا به فرزندانتان عشق و لطفی بدهید که لایق آن هستند.
گرچه ممکن است این اعتراف ناخوشایند باشد، اما بسیاری از والدین در میان فرزندانشان فرزند محبوبی دارند. اما این موضوع به هیچ وجه نشانهای از والدگری بد نیست.
فرزند محبوب
جسیکا گریفین، دانشیار روانپزشکی و اطفال در دانشکده پزشکی دانشگاه ماساچوست، میگوید: «هر والدینی فرزند محبوب خود را ندارند، اما بسیاری از آنها به یک فرزند خاص ترجیح میدهند. دادهها نشان میدهد که مادران، بهویژه، علاقه بیشتری به کودکانی که ارزشهای مشابهی با آنها دارند و بیشتر با خانواده همنشین هستند و ویژگیهایی مانند جاهطلبی یا شغلمحوری دارند، نشان میدهند.»
تحقیقات نشان میدهد که برخی والدین تقریباً قطعاً دارای سوگیری در علاقه به فرزندان خود هستند، چه این را بپذیرند یا نه. یک مطالعه انجام شده در بریتانیا نشان میدهد که تا ۷۴ درصد از مادران و ۷۰ درصد از پدران رفتار ترجیحی با یکی از فرزندان خود را نشان میدهند.
در تحقیقات دیگر، تنها ۱۰ درصد از والدین اعتراف میکنند که فرزند محبوبی دارند، که نشان میدهد برای اکثر والدین، احساس طرفداری یک اسرار خانوادگی است.
تحقیقات نشان میدهد که ترتیب تولد نقش مهمی در علاقه والدین به فرزندان خود دارد. بر اساس همان مطالعه، والدینی که فرزند محبوبی دارند، تمایل زیادی به فرزند کوچکتر دارند. به عنوان مثال، ۶۲ درصد از والدین دو فرزندی و ۴۳ درصد از والدین سه فرزندی یا بیشتر، فرزند کوچکتر خود را ترجیح میدهند. این نشان میدهد که طرفداری نسبت به فرزند کوچکتر معمولاً به مهارتهای اجتماعی و عاطفی مرتبط با ترتیب تولد مرتبط است.
والدین تمایل دارند از کودکی حمایت کنند که بیشتر به خودشان شبیه است، خودشان را در آن پیدا کنند یا ویژگیهایی را که در آن موفق هستند، تقویت کنند. به عنوان مثال، کودکان کوچکتر احتمالاً توسط والدینی بزرگتر شدهاند که با گذر زمان و تجربه، مهارتهای بیشتری در تربیت فرزندان خود دارند.
فرزندپروری بد؟
اگرچه والدین به طور عمومی فرزند محبوبی دارند، اما بسیاری از آنها احساس گناه میکنند زیرا میفهمند که ترجیح دادن یک فرزند بر دیگری میتواند بر ارزشمندی فرزندانشان تأثیر داشته باشد. این نگرانی به نسبت موجه است.
کودکانی که در خانوادههایی بزرگ میشوند و احساس میکنند با آنها ناعادلانه رفتار میشود، ممکن است احساساتی از بیارزشی تجربه کنند. آنها ممکن است فکر کنند که مورد علاقه خانواده نیستند و یا ویژگیهایی را که برای دوست داشته شدن لازم است، ندارند. این احساس ممکن است به ترس و ناامنی منجر شود و کودکان ممکن است سعی کنند با رفتار خوب و دوستانه بیش از حد به دیگران نزدیک شوند.
اما برای بسیاری از والدین، نگرانیها بیمورد است. مطالعات نشان میدهد که اگر این ترجیحات به شدت افراطی نباشند، بیشتر کودکان تحت تأثیر آنها قرار نمیگیرند.
گاهی والدین عشق و محبت خود را به طور آشکار به یک فرزند نشان میدهند، اما وقتی والدین آگاه و عاقل هستند و تلاش میکنند تا از هر گونه ترجیح دادن روشن و واضح به یک فرزند پرهیز کنند، فرزندان احساس نخواهند کرد که محبت و حمایت والدینشان را ندارند.
در حقیقت، بیشتر کودکان ممکن است حتی نفهمند که والدینشان کدام فرزند را ترجیح میدهند. یک مطالعه نشان داد که در بین افرادی که والدینشان فرزند محبوب دارند، چهار نفر از هر پنج نفر اظهار کردند که خواهر یا برادرشان نسبت به خود بیشتر لطف میشود. این آمار به نظر میرسد غیرممکن است. تحقیقات دیگر نشان داده است که بیش از ۶۰٪ اوقات کودکان اشتباه در تشخیص فرزند محبوب خود میکنند.
به هر حال، ممکن است والدین بهتر از انتظار فکر کنند و ترجیحات خود را بهتر پنهان کنند یا ممکن است در تشخیص فرزند محبوبشان اشتباه بکنند.
اگرچه ممکن است فکر کنید که بچهها به طور غریزی میفهمند که فرزند محبوب والدینشان کیست، اما دادهها نشان میدهد که این امر برای آنها مبهم است. کودکان ممکن است فکر کنند که فرزند اول یا آخر خانواده مورد علاقه است، در حالی که در واقع، دلایل مختلفی وجود دارد که والدین ممکن است به یک فرزند نسبت به دیگری نزدیکتر باشند.
به طور کلی، بچهها ممکن است ندانند والد یا والدینشان کدام فرزند را ترجیح میدهند، و این امر اصلاً مهم نیست.
عشق به فرزندان کمتر نمیشود
توصیه میشود به والدین یا کودکانی که متوجه میشوند طرفداری بر روابط یا سلامت روان آنها تأثیر میگذارد، با یک متخصص اطفال یا ارائهدهنده خدمات سلامت روان مشورت کنند. اکثر ناهماهنگیها را میتوان با روشهای سادهای که نشاندهنده مراقبت و توجه به کودکان است، برطرف کرد.
اگرچه والدین ممکن است به راحتی به طرفداری خود اعتراف نکنند، اما مطمئناً اگر احساس نزدیکی به یک کودک نسبت به دیگری پیدا کنند، تنها نخواهند بود. اکثر مادران و پدران فرزند محبوب دارند و این امر اشکالی ندارد.
روزهایی ممکن است به دلایل مختلف ترجیح دهیم کنار یک کودک باشیم تا کودک دیگر. نکتهی مهمی که باید به خاطر داشته باشیم این است که داشتن فرزند محبوب به این معنا نیست که فرزندان دیگر خود را کمتر دوست داریم.
چگونه والدین میتوانند آسیبها را برطرف کنند
والدین باید به یاد داشته باشند که نمیتوانند با کودکان به یک شیوه رفتار کنند، زیرا کودکان متفاوت هستند. وظیفهٔ والدین انجام کاریست که با رعایت تمامی نیازهای فرزندانشان، رفتار منصفانه با آنها را داشته باشند. مهم است که توجه داشته باشیم که نیازها و خواستهها دو امر متفاوت هستند. نیازهای کودکان شامل عشق، محبت، صمیمیت و زمانگذرانی با والدین است. والدین میتوانند تلاش کنند تا نیازهای همهٔ فرزندان را برآورده کنند. این عمل، نه تنها برای رفاه فردی هر کودک مهم است، بلکه برای ارتقای روابطی که در طول زندگی با دیگران برقرار خواهد کرد نیز اهمیت دارد. ارتباطات بین برادران و خواهران بسیار حیاتی میباشد و با گذشت زمان و بالغ شدن والدین، این ارتباطات بیشتر اهمیت پیدا میکنند. اگر برادران و خواهران در خانواده با هم صمیمی باشند، یکی از قویترین و پایدارترین ارتباطات زندگی خلق خواهد شد. با انتخاب فرزندان محبوب، این امکان وجود دارد که این پیوندها ضعیف شوند و برادران و خواهرانی داشته باشیم که در بدترین حالت از یکدیگر منزجر هستند.
سخن پایانی
والدین ممکن است به دلایل مختلف یک فرزند را بر دیگری ترجیح دهند. این ممکن است به دلیل خلق و خوی بهتر یا رفتار خوبی باشد. اما اهمیت و توجه به همهٔ فرزندان بسیار مهم است. آنها ممکن است شبیه شما باشند یا به یاد یکی از اقوام مورد علاقهٔ شما باشند، اما صرف نظر از دلیل علاقه، هر فرزند باید احساس کند که دوست دارید و ارزشمند است تا به طور کامل شکوفا شود.
طرفداری آشکار از یک فرزند نسبت به خواهر و برادرش، به ویژه برای مدت طولانی، میتواند تأثیر منفی قابل توجهی بر دیگر فرزندان شما داشته باشد. ممکن است علاقهنشان دادن تفاوتی در عشقی که شما احساس میکنید، ایجاد نکند اما میتواند برای فرزندان شما چنین به نظر برسد، چه آنهایی که مورد لطف هستند و چه آنهایی که نیستند.
باید تشخیص داد که طرفداری از یک کودک چیست و چه نیست. ترجیح دادن یک کودک نسبت به دیگری ممکن است وجود داشته باشد، اما علاقهمندی به این معنا نیست که یک کودک را بیشتر از دیگری دوست داشته باشید. به این معنی است که شما به یک کودک بیشتر از خواهر و برادرش توجه میکنید.
هر چقدر هم که ممکن است بیگناه به نظر برسید، اینطور نیست و این کار میتواند عواقبی برای همهٔ فرزندان شما در طول زندگی داشته باشد و بر روابط آنها با یکدیگر و با شما تأثیر بگذارد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0