مرگ غمانگیز داریوش مهرجویی؛ سینمای ایران ستارهای دیگر را از دست داد
این خبر ناراحتکننده چند لحظه پیش منتشر شد. داریوش مهرجویی، کارگردان بزرگ سینمای ایران، به همراه همسرش وحیده محمدیفر در منزل خود در کرج به قتل رسیدند. این پلان آخر زندگی یک کارگردان بزرگ بود که در دههی ۴۰ نوآوری در سینمای ایران را رقم زد. با فیلم «گاو» در جشنوارهی ونیز حضور یافت و
این خبر ناراحتکننده چند لحظه پیش منتشر شد. داریوش مهرجویی، کارگردان بزرگ سینمای ایران، به همراه همسرش وحیده محمدیفر در منزل خود در کرج به قتل رسیدند. این پلان آخر زندگی یک کارگردان بزرگ بود که در دههی ۴۰ نوآوری در سینمای ایران را رقم زد. با فیلم «گاو» در جشنوارهی ونیز حضور یافت و جایزهی فیپرشی را از آن خود کرد و بیشتر از همه با فیلمهایی که ساخته بود، تأثیرگذاری در صنعت سینمای ایران داشت. این فیلمها نه تنها اقبال منتقدان را به خود جلب کردند بلکه مخاطبان را هم به ویژه به خود مشغول کردند.
جزئیات فاجعهی قتل داریوش مهرجویی و همسرش وحیده محمدیفر، که در نوشتن فیلمنامههای فیلمهای اخیر مهرجویی مشارکت داشته بود، هنوز مشخص نیست، اما وحیده محمدیفر در صفحهی اینستاگرام خود از دزدی از خانهشان و تهدید توسط افراد ناشناس خبر داده بود. این خبر حتی در یک روزنامهی اعتماد مورخ یکشنبه ۲۳ مهر نیز منتشر شده بود. روزنامه حتی قبل از قتل مهرجویی و همسرش به چاپخانه رفته بود و گزارشی دربارهی دزدی از خانهی این کارگردان مشهور که حتی سنتور فیلم «سنتوری» را هم دزدیده بودند، منتشر کرده بود.
ما هنوز نمیتوانیم دربارهی جزئیات قتل مهرجویی نظر دقیقی بیان کنیم. دلیل این اتفاق و جزئیات آن هنوز مشخص نیست. حتی ذکر اینکه چند ضربهی چاقو به او زدهاند، طبق خبر رسمی نیروی انتظامی، فقط به قلب ما آسیب میزند. این مرگ، شبیه فیلمهای مهرجویی نیست. فیلمهایی که عرفانی، سرخوشانه یا روشنفکرانه بودند. فیلمهایی که آخرش علی عابدینی دستهامان را میگرفت و از دریا بیرون میکشید، لیلا برای رضا شاه مقصود میخرید و تسلیم عشق میشد، همسایهها کمک میکردند تا سفرهی مامان رنگین شود و علی سنتوری از اعتیاد رها میشد و ساز میزد. مهرجویی خیام سینمای ما بود، همانقدر که به زندگی در لحظه اعتقاد داشت. هیچ کاراکتری از فیلمهای خوب مهرجویی به ذهنمان نمیآید که آخرش رستگار نشده باشد، گیرم به روش خودش. برای همین این مرگ شوم را نمیشود هضم کرد.
این خبر درگذشت داریوش مهرجویی نیست. یادداشتی در رثای مرگ این کارگردان بزرگ هم نیست. این خبر شوکهکننده است و نمیشود بیشتر از همان یک جملهی «داریوش مهرجویی و وحیده محمدیفر کشه شدند» دربارهاش نوشت. این فقط ادای احترام به یکی از بزرگترین کارگردانان تاریخ سینمای ایران است که برای علاقمندان به سینما فراتر از یک کارگردان بود. به معنای واقعی واژه مولف بود. دلمان برایش تنگ میشود.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0