سیلویا پلات و رازهای پنهان کتاب حباب شیشهای
برای درک اینکه سیلویا پلات چه کسی بود، باید به این نکته توجه کنیم که او برای هر خواننده معنای متفاوتی دارد؛ چه او را عارف، قربانی، زندانی یا نابغه بدانیم، باید بپذیریم که هیچکدام از این تعاریف به تنهایی او را به طور کامل توصیف نمیکنند. سیلویا پلات یکی از برجستهترین شخصیتهای ادبیات قرن
برای درک اینکه سیلویا پلات چه کسی بود، باید به این نکته توجه کنیم که او برای هر خواننده معنای متفاوتی دارد؛ چه او را عارف، قربانی، زندانی یا نابغه بدانیم، باید بپذیریم که هیچکدام از این تعاریف به تنهایی او را به طور کامل توصیف نمیکنند.
سیلویا پلات یکی از برجستهترین شخصیتهای ادبیات قرن بیستم و از بزرگترین شاعران زن آمریکاست. با وجود تأثیر عمیقی که بر ادبیات گذاشت، در دوران حیاتش تنها دو اثر اصلی منتشر کرد. اولین مجموعه اشعار او، با عنوان «کلوسوس و دیگر اشعار» (The Colossus and Other Poems)، در دهه ۱۹۶۰ منتشر شد. مهمترین اثر او، رمان «حباب شیشهای» (The Bell Jar)، همچنان یکی از منابع مهم درسی در حوزه ادبیات است.
سیلویا پلات در سال ۱۹۶۳، در سن سی سالگی، بر اثر خودکشی درگذشت. مجموعه اشعار دوم او، به نام «آریل» (Ariel)، پس از مرگش به چاپ رسید و توسط همسرش، تد هیوز، ویرایش شد. این اثر نیز تحسینهای زیادی را برانگیخت و به خاطر صداقت، عصبانیت، و زبان بیپردهاش، الهامبخش بسیاری از خوانندگان شد.
مجموعه «مجموعه اشعار پلات» (Plath’s Collected Poems)، که در سال ۱۹۸۱ منتشر شد، برندهی جایزهی پولیتزر شد. اگرچه تعداد آثار منتشرشده از سیلویا پلات محدود است، اما به لطف یادداشتها، خاطرات و ژورنالهایی که در طول زندگیاش نوشته بود، میراث گستردهای از او به جای مانده است. علاقهاش به نامهنویسی نیز موجب شد آثار گرانبهایی از او باقی بماند که به ما کمک میکند تا درک بهتری از شخصیت پیچیدهاش داشته باشیم.
سیلویا پلات، شاعری که با مرگ خود، جاودانگی ادبی یافت، در رمان “حباب شیشهای” مبارزات درونی و روانی خود را به تصویر کشید. این اثر، همچون آینهای از روح آشفته اوست که در آن، افسردگی و تلاش برای رهایی از آن به زیبایی به تصویر کشیده شده است. مرگ تراژیک او، با آن صحنهی دردناک، سایهای بر تمام آثارش انداخته است. اما سیلویا پلات تنها یک قربانی نبود؛ او هنرمندی بود که با کلماتش دنیایی جدید خلق کرد.
زندگی پر فراز و نشیب سیلویا پلات به شدت بر آثارش تأثیر گذاشته است. مبارزات او با افسردگی و بیماریهای روانی، به ویژه در رمان “حباب شیشهای” به وضوح دیده میشود. شخصیت اصلی این رمان، همچون خود پلات، تحت درمانهای روانی قرار میگیرد و با افکار خودکشی دست و پنجه نرم میکند. مرگ پدر در کودکی و جدایی دردناک از همسرش، تد هیوز، نیز بر جهان تاریک و پر از اندوه شعرهای او سایه افکنده است.
۱- آثار سیلویا پلات با رنج گره خورده
افسردگی و بیماریهای روانی، سایه سنگینی بر زندگی و آثار سیلویا پلات افکندهاند. درمانهای بحثبرانگیز مانند شوک الکتریکی، که هم خودش و هم شخصیت اصلی “حباب شیشهای” تحت آن قرار گرفتهاند، تأثیر عمیقی بر جهانبینی و دیدگاه او به زندگی گذاشته است. این تجربیات تلخ، به او اجازه داد تا به اعماق تاریک روان انسان نفوذ کند و آن را با زبانی شاعرانه و تأثیرگذار به تصویر بکشد.
اگر مردی را کشته باشم، دو مرد را کشتهام
دومی خونآشامی است که جای تو را گرفت
و یک سال تمام خون مرا مکید
نه، هفت سال، اگر راستش را بخواهی.
بابا، حالا دیگر میتوانی آسوده بخوابی.
برای درک شخصیت سیلویا پلات، باید به یکی از موضوعات برجسته در اشعار او اشاره کنیم که همان درگیری با پذیرش زندگی خانهداری است. او در شعر “لزبوس” (Lesbos) تصویری از احشای درون بدن انسان را به تصویر میکشد.
در عین بوی بدی که از چربی و بچهها به مشام میرسد
من بر اثر آخرین قرص خوابم منگ و سنگین هستم
دود آشپزی، دود جهنم
این صحنه و کلمات تصویری از زن خانهدار ناراضی را نشان میدهند. در اواخر زندگیاش، زمانی که سیلویا مادر دو فرزند خردسال بود، اشعاری با چنین مضامینی سرود. این مضامین در شعرهای زنبور او که ادامهای از اشعار مجموعه آریل به شمار میروند، به شکلی هماهنگ در میآیند. پلات و هیوز در خانهشان در انگلستان زنبورهای عسل نگهداری میکردند. پدر پلات نیز حشرهشناس بود و کتابی درباره زنبورها نوشته بود.
زنبورها به نمادی از تفاوت نقشهای جنسیتی در جامعه تبدیل شدند. همچنین باید توجه داشت که زنبورها سم دارند و وقتی نیش میزنند، خودشان را به قتل میرسانند. آنها قادرند از سختیهای زمستان جان سالم به در برند و به بهار برسند. این مفاهیم، نمادها و واقعیتها در شعرهای پلات در هم تنیده و به یک مضمون مشترک تبدیل میشوند.
شیون کودک
در دیوار آب میشود.
و منم آن تیر
شبنمی که پر میکشد به خودکشی
و سراپا میتازد به درون آن چشم سرخ
دیگ جوشان صبح.
۲- آثار سیلویا فراتر از رنج اوست
برای درک بهتر شخصیت سیلویا پلات، باید به نوشته فریدا، دخترش، که در پیشگفتار نسخه ۲۰۰۴ کتاب آریل آمده اشاره کنیم. مجموعه با واژه «عشق» آغاز و با «بهار» پایان مییابد. از نظر موضوعی، اگر اشعار آریل پایان یک پیوند ازدواج را بازگو کنند، همچنین نشانههایی از دورهای از تولد دوباره را پیشبینی میکنند که پس از پایان پیوند، به آن میتوان امیدوار بود.
پلات تنها با افشای زخمها و دردهایش در معرض دید قرار نگرفت. به عنوان نمونه، در شعر استعارهها (Metaphors)، نگاهی شوخطبع و در عین حال غمگین به بارداری دارد، چراکه او معمولاً رنجهایش را با شوخطبعی روایت میکرد. همچنین با مشاهده حباب شیشهای و جملات خودآگاهانه بانو لازاروس، ممکن است لبخند بزنیم.
مرگْ هنر است، مثل هر چیز دیگر. من بسیار درخشان انجامش میدهم.
شعف و شور سیلویا پلات شاید بیشتر در اشعاری که برای کودکان نوشته، خود را نشان میدهد. سه کتاب کودک از او پس از مرگش منتشر شدند و همه در مجموعه داستانهای کودکانه (Collected Children’s Stories) گردآوری شدهاند.
این آثار همیشه توجه و علاقه خوانندگان را جلب کرده است، به ویژه کتاب تختخواب (The Bed Book)، که برای بسیاری از خوانندگان جذاب بوده است. برخی از خوانندگان در دوران کودکیشان عاشق این کتابها شدند و بعدها به اهمیت شخصیت سیلویا پلات پی بردند. این آثار مانند ستارههای کوچکی در صورتفلکی زندگی پلات بودند که از روشنایی آزاردهنده بیماریهایش بینصیب مانده و جدا شدند. بیماریهای پلات جنبهای از زندگی او بودند که آشکار شده، اما در این آثار هیچ اثری از آنها دیده نمیشود.
۳- سیلویا گم شده
مجموعهی قابل توجهی از نوشتههای سیلویا پلات در آرشیوهای مختلف موجود است، از مقالات دوران تحصیلش گرفته تا پیشنویسهای اشعار و حتی عروسکهای کاغذی دوران کودکیاش. با وجود چنین گنجینههایی، به نظر میرسد دو اثر کلیدی از او گم شدهاند. یکی از آنها مجموعهای از خاطراتش است که در ماه آخر زندگیاش نوشته بود و به دست تد هیوز نابود شد. هیوز ادعا کرد که این خاطرات را از بین برده تا فرزندانشان هرگز محتوای آنها را نخوانند. اما این ادعا بحثبرانگیز است زیرا نامههای باقیمانده از پلات، که اخیراً منتشر شده، جزئیاتی از آزارهای تد هیوز را به وضوح بیان کرده است. به نظر میرسد هیوز نمیخواست که دنیا از رفتارهای او با پلات مطلع شود.
اثر دیگر که به نظر گم شده، نسخهی خطی ناقصی از رمان دوم پلات است که هرگز فرصت نکرد آن را به پایان برساند. نام این رمان افشای مضاعف (Double Exposure) بوده و پلات در نامهای اشاره کرده بود که این داستان درباره شوهری بیبندوبار بوده است.
سوالی که مطرح میشود این است که آیا این نسخه واقعاً گم شده، دزدیده شده یا عمداً از بین رفته است؟ گمانهزنیهای زیادی در این باره وجود دارد. یکی از نظریهها این است که دانشگاه پلات و کارفرمای سابقش، کالج اسمیت، نسخهی این رمان را از دید عموم پنهان کردهاند. اگرچه این نظریه بعید به نظر میرسد، شاید تنها با گذر زمان مشخص شود که این اثر از بین رفته یا هنوز در جایی پنهان است.
۴- سیلویا گم نشده
در سال ۲۰۱۹، نیویورکر مقالهای منتشر کرد که در آن از داستان سیلویا پلات با واژه «گمشده» یاد شده بود. این مقاله توجه زیادی را در شبکههای اجتماعی جلب کرد. حساب توییتر کتابخانهی دانشگاه ایندیانا اشاره کرد که داستانی در آرشیو آنها موجود است و برخلاف توصیف گمشده در مقاله، این داستان برای علاقهمندان قابل دسترسی است و میتوانند آن را جستجو کنند.
سه دانشگاه دیگر، علاوه بر دانشگاه ایندیانا، آرشیوهای قابل توجهی از سیلویا پلات را در اختیار دارند. دانشگاه اموری، بهعلاوه مطالب پلات، مقالاتی از تد هیوز را نیز در خود دارد. کالج اسمیت، که پلات در آن تحصیل کرده، هم آرشیو مهمی از آثار او را نگهداری میکند. مؤسسات دیگری مانند کتابخانهی بریتانیا، دانشگاه هاروارد و کتابخانهی مورگان نیز آرشیوهای کمتری از پلات در اختیار دارند.
محققان و خوانندگان کنجکاو خوششانس هستند که این مطالب در دسترسشان قرار دارد. حجم قابل توجه این مواد نشاندهندهی تحقیقات آکادمیک زیادی است که دربارهی سیلویا پلات و تأثیرات او انجام شده است. اخیراً نسخهی گاتسبی بزرگ که پلات در دوران تحصیل دانشگاهیاش حاشیهنویسی کرده بود، مورد توجه قرار گرفته است. این حاشیهنویسیها به ما کمک میکنند تا درک بهتری از شیوهی نگارش پلات پیدا کنیم.
۵- تکههای بیشتری برای یافتن سیلویا وجود دارد
هنوز دادههای زیادی درباره سیلویا پلات وجود دارد که به تدریج فاش میشوند. برخی از متون که در آرشیو کتابخانهها نگهداری میشدند، به دلیل درخواست سازمانهای خاصی که آنها را ارائه داده بودند، مشمول محدودیتهایی بودند، اما تاریخ این محدودیتها اکنون منقضی شده است. برای مثال، برخی از مقالات تد هیوز در دانشگاه اموری محدودیت داشتند و تنها در سال ۲۰۲۲ برای عموم قابل دسترسی شدند.
این محدودیتها شامل همسر دوم تد هیوز، کارول اورچارد، نمیشدند. با توجه به علاقهمندی روزافزون محققان به پلات، به تدریج و با برداشته شدن این محدودیتها، جزئیات بیشتری از زندگی و آثار پلات به موضوع تحقیقات تبدیل خواهد شد. این روند بهترین راه برای درک کاملتر اینکه سیلویا پلات چه کسی بود، به شمار میآید.
به دلیل تأثیر خاصی که آثار پلات دارند، آنها همواره برای کلکسیونرهای خصوصی جذاب بودهاند. فریدا، دختر پلات، در سال ۲۰۱۸ بخشی از داراییها و اقلام مادرش را به حراج گذاشت. مقالهای که جزئیات اجسام فروختهشده و قیمت نهایی را ذکر کرده بود، نشان میدهد که مردم چقدر به سیلویا پلات و حتی بخشهایی از زندگی او اهمیت میدهند.
یکی از این اقلام ماشین تحریر زیبای سبز نعنایی مدل هرمس بود که حباب شیشهای روی آن نگاشته شده بود و با قیمت بیش از چهل و شش هزار دلار فروخته شد. از آنجا که بسیاری از این اقلام بهصورت ناشناس خریداری شدند، مشخص نیست که چه زمانی برای عموم قابل مشاهده خواهند بود. ممکن است اصلاً این اقلام به نمایش گذاشته نشوند.
۶- سیلویا شخصیتی عمومی داشته
نوشتن، در بیشتر مواقع، فعالیتی انفرادی است که افراد را از اجتماع جدا میکند. شاید وقتی به زندگی شاعران میپردازیم، نام امیلی دیکنسون به ذهن بیاید؛ شخصیتی که در تنهایی در پشت میزش مینشست، در گمنامی میزیست و اشعاری میسرود که تنها پس از مرگش کشف و خوانده شدند. سیلویا پلات نیز بیشتر به خاطر اشعاری که پس از مرگش منتشر شدند شناخته میشود، اما بر خلاف دیکنسون، هیچ گاه از به نمایش گذاشتن اشعارش پرهیز نکرد.
شاعری جاهطلب ممکن است برای برخی افراد غیرمعمول به نظر برسد، اما خوشبختانه در دنیای مدرن صدای شاعران بلند و رساتر شده است؛ مانند آماندا گورمن که اشعارش را با صدای بلند میخواند. گورمن به صدای خود و قلمش چنان اعتماد دارد که آنها را در صحنههای ملی میخواند و آنچه نوشته را با عموم مردم به اشتراک میگذارد.
برای درک بهتر اینکه سیلویا پلات چه کسی بود، باید به هشت سالگی او نگاه کنیم، زمانی که اولین شعرش در بخش کودکان روزنامه بوستن هرالد منتشر شد. او در نوجوانی نیز فعال بود و داستانی با عنوان تابستان دیگر نخواهد آمد (And Summer Will Not Come Again) در مجله هفده به چاپ رساند. پلات با نظمی باور نکردنی به چاپ آثارش در نشریات معتبر مانند شاعری (Poetry) و نیویورکر (The New Yorker) ادامه داد. همچنین برخی از اشعارش را برای شرکت در مسابقات ارسال کرد. کارنامهی پلات نشان میدهد که او میخواسته مردم اشعارش را بخوانند.
۷- سیلویا پلات شخصیتی خصوصی داشته
با این حال، سیلویا پلات برای حفظ حریم خصوصیاش، رمان خود را تحت نام مستعار ویکتوریا لوکاس منتشر کرد. او این رمان را به عنوان اثری «بازاری» توصیف کرده بود؛ اصطلاحی که به آثار هنری اطلاق میشود که خالق آنها قصد درآمدزایی از طریق آنها را داشته است و به همین دلیل، اثر را به گونهای میسازد که برای عموم مردم قابل درک و جذاب باشد. شاید بتوان این توصیف را نشانهای از بحرانی در اعتماد به نفس پلات دانست و اینکه او خواسته بود رمانش را از اشعارش جدا نگه دارد.
با این وجود، میبینیم که حباب شیشهای در واقع اثری نزدیک به زندگینامه است. انتخاب نام مستعار به منظور محافظت از هویت افراد واقعی که در داستان به تصویر کشیده شدهاند و جلوگیری از مشکلات حقوقی برای خود پلات بوده است. اما متأسفانه، مانند بسیاری از شاهکارهایی که در زمان خود شناخته نشدند، واکنشها به حباب شیشهای چندان قابل توجه نبود. این رمان تنها یک ماه قبل از مرگ پلات منتشر شد، بنابراین او هرگز شاهد تأثیر آن در دنیای ادبیات نبود. حباب شیشهای، علاوه بر جنبههای دیگرش، صدایی صادقانه و شفاف از تجربیات شخصی فردی بود که از بیماری روانی رنج میبرد.
۸- آثار سیلویا بهطور مستقل دیده میشود
با یک جستوجوی ساده میتوان به این نتیجه رسید که آثار زیادی از سیلویا پلات باقی مانده است و صدها متن و مقاله درباره او نوشته شده است؛ از آثار رسمی منتشر شده و زندگینامهها گرفته تا نقدها و مقالات مختلف. با این حال، برای درک اینکه سیلویا پلات چه کسی بود و چه پیامی داشت، باید تنها به آثار خود او مراجعه کرد. دلیل انتشار مقالات و متونی که دیگران درباره او نوشتهاند، این است که شخصیت و افکار او همواره منبع الهام و محبوبیت برای بسیاری از افراد بوده است.
حباب شیشهای به شدت به مردسالاری قرن بیستم آمریکا حمله میکند و انتقادهایی به کمبود منابع و امکانات برای دسترسی به خدمات بهداشت روانی دارد. آریل اثری عمیق و پر از خشم است که در عین حال زیبایی و امید را نیز در خود جای داده است. کلوسوس و دیگر اشعار پلات، که تنها مجموعهای از اشعار اوست که در دوران حیاتش منتشر شد، مهارت بینظیر او در سرودن شعر را نشان میدهد و در عین آگاهی از قواعد شعر، نشان میدهد که قادر است این قواعد را زیر پا بگذارد و به سنتشکنی بپردازد.
نثر پلات و هدف او از نوشتن به سبک شاعران اعترافی شباهت دارد و رمان او نیز یک رمان «کلیددار» است؛ یعنی روایتی بر اساس یک داستان واقعی که در آن ظاهر و مضمون خیالی به کار رفته است.
این دو حقیقت در مورد پلات به این معناست که او از تجربیات زندگی خود برای خلق آثارش الهام گرفته است. پاسخ به این که سیلویا پلات چه کسی بود، در صفحات آثارش به وضوح و بدون ابهام بیان شده است.
با این حال، خواننده نیاز ندارد برای کشف جزئیات زندگی پلات، متن را رمزگشایی کند، زیرا حقیقت در آثار او روشن و واضح است. این آثار بهدلیل همین ویژگیهاست که همچنان جاودانه باقی ماندهاند، زیرا هر خوانندهای، حتی آنهایی که هیچ آشنایی قبلی با پلات نداشتهاند، میتوانند به راحتی با آنها ارتباط برقرار کنند.
۹- آثار سیلویا پلات به پیشزمینه نیاز دارند
آیا میتوانیم آثار سیلویا پلات را بهطور جداگانه از زندگیاش بررسی کنیم یا اینکه این دو جنبه ارتباطی عمیق دارند و نمیتوان آنها را از هم جدا کرد؟ به طور قطع، درک بهتر آثار پلات مستلزم توجه به زمینه و شرایطی است که منجر به خلق آنها شده است. همچنین، داشتن پیشزمینه درباره هر اثر هنری از گذشته میتواند به فهم بهتر آن کمک کند.
اگر ما در زمانهی سیلویا پلات زندگی نکرده باشیم، قادر نخواهیم بود که اجزای آثار او را که از دوران و محیط خاص خود تاثیر گرفتهاند، بهدرستی درک کنیم. یکی از کتابهای اخیر در این زمینه، «ستاره دنبالهدار سرخ: زندگی کوتاه و هنر درخشان سیلویا پلات» است که تصویری جامع از زندگی و هنر پلات به خوانندگان ارائه میدهد. شعر «آواز عاشقانهی دختر دیوانه» زندگی پلات قبل از آشنایی با تد هیوز را بازتاب میدهد، در حالی که «تسلیم شدن» پایان زندگی او را توصیف میکند. این آثار و دیگر منابع مشابه میتوانند درک ما از سیلویا پلات را تغییر دهند.
علاوه بر این، خوانندگانی که از اشعار و داستانهای پلات لذت میبرند، احتمالاً از خواندن یادداشتهای روزانه و نامههای او نیز بهرهمند خواهند شد، چرا که این نوشتارها جذابیت خاصی برای علاقهمندان دارند.
پس از مطالعه یادداشتها و نامهها، خوانندگان میتوانند به سراغ آرشیو وسیع و غنی از پیشنویسها و ویرایشهای پلات بروند. هرچند هیچکس نمیتواند بهطور کامل به روند ذهنی و فرآیندهای خلق آثار پلات پی ببرد، اما منابع موجود میتوانند برای علاقهمندان راهگشای مفیدی باشند.
۱۰- دستهایی سیلویا را هدایت میکنند
پلات در زمان مرگش از هیوز جدا شده بود و با دو فرزند خردسالش در لندن زندگی میکرد، اما طلاقشان هنوز رسمی نشده بود. چون وصیتنامهای وجود نداشت، آثار او به تد هیوز منتقل شد. مجموعه شعر «آریل»، که مشهورترین اثر پلات است، دو سال پس از مرگ او و در سال ۱۹۶۵ منتشر شد. پلات پیش از مرگش این مجموعه را کامل کرده بود، اما تد هیوز ترتیب اشعار را تغییر داد، برخی از آنها را حذف کرد و اشعار جدیدی را به آن افزود.
علاوه بر دستکاریهای هیوز در آثار پلات، اسطورهسازی از شخصیت و تأثیر او نیز صورت گرفت. این رفتار مشابه با برخوردی است که مردم با مرلین مونرو داشتند، چرا که هر دوی این زنان چهرههای زیبای خود را با سرنوشتهای تلخ به یاد میآورند. فیلمی که در سال ۲۰۰۳ درباره زندگی پلات ساخته شد و با بازی گوئینت پالترو به نمایش درآمد، موجب نارضایتی دختر پلات شد.
۱۱- سیلویا خود داستانش را میسازد
با توجه به نسخهی خطی باقیمانده از آثار پلات، نسخه بازسازیشدهی مجموعهی آریل پس از مرگ تد هیوز در دسترس قرار گرفت و در سال ۲۰۰۴ منتشر شد. یکی از تغییرات مهم در این نسخه، بازگشت شعرهای زنبور به انتهای کتاب بود. این تغییر موجب شد تا عنصر امید و تجدید حیات در پایان اثر بهتر نمایان شود و بهخوبی در ذهنها ماندگار گردد.
همچنین باید به تلاش برجسته گالری ملی پرتره اشاره کرد که قصد داشت به سیلویا پلات این فرصت را بدهد که خودش روایتگر داستان زندگیاش باشد. این بخش با نام «یک زندگی: سیلویا پلات» (One Life: Sylvia Plath) در گالری ملی پرتره به نمایش درآمد و اولین باری بود که این موزه تاریخ زندگی پلات را از منظر آثار او مورد بررسی قرار میداد.
نمایشگاه به کمک آرشیو کالج اسمیت و کتابخانه دانشگاه ایندیانا محتواهایی جمعآوری کرد. با اینکه چنین تحقیقی قابل تحسین است، اما نمیتواند تمام ابعاد زندگی پلات را بهطور کامل نمایان کند، زیرا تنها از آثار خود پلات، از جمله نوشتهها، نامهها، خاطرات و اشیاء، استفاده کرده بود تا تصویری دقیق از او ارائه دهد. در میان آثار انتخابشده، شور و اشتیاق پلات بهوضوح نمایان است، همراه با علاقهاش به کلمات و تصویر برای بیان خود.
۱۲- سیلویا پلات چهرهای فمنیستی است
آثار پلات که در دوران حیاتش منتشر شدند، همزمان با شکلگیری موج دوم فمنیسم بودند. مضامینی که او در آثارش بازتاب داده، در واقع نگرانیهای دوران فمنیستی بوده است، بهویژه اشارهها به تضادهای ذاتی میان جاهطلبیهای زنانه و نقشهای خانهداری. زنانی که از فشارهای اجتماعی احساس خفقان میکردند، بهراحتی میتوانستند با صداقت و شفافیت در افکار و تجربیات دشوار پلات ارتباط برقرار کنند. بسیاری از خوانندگان با خشم و عصبانیتی که در آثار پلات مشاهده میشود، همذاتپنداری میکردند. از میان اشعار پلات، یکی از ابیات او از شعر «بانو ایلعاذر» (Lady Lazarus) بهطور مداوم نقل شده و مورد توجه قرار گرفته است.
از دل خاکستر
با گیسوی سرخ برمیخیزم
و مردان را مثل هوا میخورم.
۱۳- سیلویا چهرهای پیچیده و جنجالی است
موج دوم فمنیسم با انتقاداتی مواجه شد، بهویژه به این دلیل که مبارزه برای آزادی کار کردن خارج از خانه برای بسیاری از زنان، بهویژه زنان فقیر و رنگینپوست، قابل درک نبود. این گروهها هرگز در موقعیتی قرار نگرفته بودند که در آن انتخاب میان کار در خارج از منزل یا خانهداری مطرح باشد و همیشه مجبور به کار کردن بیرون از خانه بودند. به همین دلیل، آثار پلات برای برخی از خوانندگان میتواند ناامیدکننده به نظر برسد.
اسطورهسازی از شخصیتهای برجسته زمانی مشکلساز میشود که دفاع از آنها باعث نادیده گرفتن ایراداتشان شود. در مورد پلات، یکی از ایرادهایی که در آثارش دیده میشود، جنبههای نژادی است. در برخی از آثارش، شخصیتها از زبان توهینآمیز و کلیشههای نژادی استفاده میکنند. یکی از روشهای مواجهه با آثار پلات این است که این کمبودها را تنها به محصول زمانهاش نسبت ندهیم و در عین حال که پلات راه جدیدی برای زنان در عرصه ادبیات باز کرده است، باید به حضور مفاهیم نژادپرستانه در نوشتههایش نیز توجه داشته باشیم.
همچنین، مضامین و نثر خاصی در اشعار پلات وجود دارد که خواندن آنها برای خوانندگان معاصر دشوار است. بهعنوان مثال، در شعر «آریل»، از کلمات نژادپرستانه استفاده شده و او برای توصیف مشکلات شخصی خود از تصاویر و زبان هولوکاست بهره برده، در حالی که هیچ ارتباط شخصی با هولوکاست نداشته است. استفاده از چنین مضامینی در آثارش نشان میدهد که هدف او ایجاد واکنش شدید و شوکهکننده در خواننده بوده است.
ـ «بگذار زندگی کنم، عشق بورزم و آن را به بهترین نحو با جملات توصیف کنم.»
برای درک کامل سیلویا پلات و کارهایش، تنها با این سیزده نکته نمیتوان به شناخت کاملی دست یافت. همانطور که اشاره شد، باید کتابها، اشعار، خاطرات و نامههای او را خواند تا به درک عمیقتری از شخصیت و آثارش، با تمام زیباییها و معایب آنها، رسید. در پایان، چند بیت از شعر «کادوی تولد» (A Birthday Present) را میآوریم:
چیست پشت آن پرده،
آیا زشت است، زیباست؟
هنگام خواندن آثار سیلویا پلات، به نظر میرسد که پاسخ به این سوال که آیا آثار او زشت هستند یا زیبا، میتواند هر دو گزینه را در بر بگیرد.
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0